بطور خلاصه: حدود ۴۰۰ هزار سال پیش آنگاهی که افراد شروع به تشریک مساعی در شکار و جمعآوری ثمره های کارشان را کردند دانه های اصول اخلاق انسانی کاشته شد. تعامل تعاونی احترام و انصاف را برای دیگر اعضای گروه پرورش داد. بعدها، رشد سایز جمعیت یک احساس هویت گروهی را تحکیم بخشید و یک دسته رفتارهای فرهنگی و نُرم های اجتماعی را پروراند.
هنجارهای مورد قبول جامعه که نشان دهندۀ درستی یا نادرستی رفتار اشخاص است. نظامی از باورها یا مجموعه ای از ارزش های مربوط به منش درست که براساس آن رفتاری قابل قبول یا غیر قابل قبول ارزیابی می شود.
نظامی از باورها یا مجموعه ای از ارزش های مربوط به منش درست که براساس آن رفتاری قابل قبول یا غیر قابل قبول ارزیابی می شود.
به طور کلی به دو جنبه مختلف از رفتار انسانی و اصول مربوط به آن اشاره دارد. در زیر به توضیح این دو مفهوم می پردازیم:
1. Morality (اخلاق):
- اخلاق به مجموعه ای از اصول و ارزش ها اشاره دارد که به طور کلی در یک جامعه یا فرهنگ خاص وجود دارد و بر اساس آن ها افراد می توانند تشخیص دهند که چه چیزی درست یا نادرست است.
- اخلاق معمولاً به باورها و احساسات فردی یا اجتماعی مربوط می شود و می تواند تحت تأثیر فرهنگ، مذهب و تجربه های زندگی قرار گیرد.
- به عبارت دیگر، اخلاق بیشتر به احساسات و قضاوت های شخصی درباره درست و نادرست اشاره دارد.
2. Ethics (اخلاق حرفه ای یا فلسفی):
- اخلاق به مطالعه سیستماتیک اصول و نظریه های اخلاقی اشاره دارد. این مفهوم بیشتر به تحلیل و بررسی دقیق تر مفاهیم اخلاقی و نحوه کاربرد آن ها در موقعیت های خاص می پردازد.
- اخلاق به عنوان یک رشته علمی، شامل مباحثی مانند نظریه های اخلاقی (مانند اخلاق کاربردی، اخلاق فضیلت مدار و …) و نحوه تصمیم گیری در موقعیت های اخلاقی پیچیده می شود.
- به عبارت دیگر، اخلاق به بررسی و تحلیل اصول و قواعدی که رفتار انسانی را هدایت می کند، می پردازد.
به طور خلاصه، می توان گفت که "morality" بیشتر به ارزش ها و باورهای فردی و اجتماعی اشاره دارد، در حالی که "ethics" به بررسی و تحلیل سیستماتیک این اصول و ارزش ها می پردازد
اخلاق و مذهب اغلب به صورت متناوب استفاده می‌شوند، اما معانی و پیامدهای متفاوتی دارند. مذهب به مجموعه‌ای از باورها، ارزش‌ها و اصولی اشاره دارد که درک فرد از درست و نادرست را راهنمایی می‌کند. این مفهوم عمدتاً تحت تأثیر فرهنگ، مذهب و عوامل شخصی شکل می‌گیرد و می‌تواند بین جوامع و افراد مختلف به طور قابل توجهی متفاوت باشد. مذهب معمولاً به عنوان یک مفهوم بیشتر شخصی دیده می‌شود، زیرا ریشه در باورهای فردی و هنجارهای اجتماعی دارد. به عنوان مثال، فردی ممکن است باورهای اخلاقی خاصی را بر اساس تربیت یا تجربیات شخصی خود داشته باشد، مانند این باور که صداقت به طور ذاتی خوب است. از سوی دیگر، اخلاق یک رویکرد سیستماتیک و فلسفی برای درک اصول اخلاقی است. این شامل مطالعه آنچه درست و نادرست است می‌شود و به دنبال ایجاد قواعد یا دستورالعمل‌هایی برای رفتار است که می‌تواند به طور عمومی اعمال شود. اخلاق معمولاً بیشتر عینی و تحلیلی است و بر روی چارچوب‌ها و نظریه‌هایی تمرکز دارد که به افراد و جوامع کمک می‌کند تا بهترین راه‌حل را در موقعیت‌های مختلف تعیین کنند. به عنوان مثال، نظریه‌های اخلاقی مانند نتیجه‌گرایی یا دئنتولوژی راه‌های ساختاری برای ارزیابی تصمیمات بر اساس پیامدها یا پایبندی به قواعد فراهم می‌کنند. در خلاصه، در حالی که مذهب به باورهای شخصی و هنجارهای فرهنگی مربوط می‌شود، اخلاق به اصول فلسفی می‌پردازد که این باورها را هدایت کرده و تصمیم‌گیری را راهنمایی می‌کند. درک تمایز بین این دو می‌تواند به افراد کمک کند تا در برابر معضلات اخلاقی پیچیده بهتر عمل کنند و در بحث‌های معنادار درباره درست و نادرست مشارکت کنند.
